توضیحات
معنا را نمیتوان جدای از معناکننده تحلیل کرد. معناکننده اگر نتواند در خود معنایی بیابد، در هیچ چیز دیگر آن را نخواهد یافت، حتی اگر آن چیز ــ به تعبیر نیگل ــ عظمت الهی یا ــ به بیان استیس ــ توهّمِ بزرگ باشد. نامها مهمّ نیستند، آن ادراکی که مُدرِک از خودْ در باب معنا و ــ به بیانِ دقیقتر ــ معنایِ خود میفهمد، مدرَکات دیگر را به همان وجه معنا خواهد کرد، لذا بیمعنـایی عالَم ریشه در بیمعنــاییِ من دارد و بیمعنایی من ــ به تعبیر کسانی چون شوپنهاور ـ به این دلیل است که پایان کار انسان، مرگ ـ به معنای نابودی و عدم ـ است. اولاً، فهم من از خود، علمی است حضوری؛ ثانیاً، میزان درک و فهم از خود به مرتبه وجودی «من» وابسته است. به تعبیر دیگر، هر کس همان را میفهمد که در آن رتبه از وجود قرار دارد، بنابراین، مُدرِکی به نام من مُدرَکی به نام من را به همان مقدار و به همان ارزشی میشناسد که هست.
فهرست این کتاب به شرح زیر است:
بخش اول: کلیات
فصل اول: مفاهیم، تعاریف و تقسیمبندیها
بخش دوّم: انسانشناسی قرآنی
فصل دوّم: جایگاه انسان در قرآن
فصل سوّم: آفرینش انسان در قرآن
بخش سوّم: انسانشناسی عرفانی
فصل چهارم: مبانی انسانشناسی عرفانی
فصل پنجم: انسان در عرف عرفان
فصل ششم: خلافت الهی انسان و حیات دنیوی و اخروی
بخش چهارم: انسانشناسی فلسفی
فصل هفتم: حقیقت انسان در حکمت صدرایی
فصل هشتم: نفسشناسی حکمت متعالیّه
فصل نهم: ادلّۀ تجرّد نفس
فصل دهم: فرجامشناسی حکمت متعالیّه
بخش پنجم: انسانشناسی مدرن
فصل یازدهم: معناشناسی مدرنیته و مدرنیسم
فصل دوازدهم: اومانیسم؛ مذهب ستایش انسان
فصل سیزدهم: منظومۀ معرفتی انسان مدرن و طغیان علیه امر قدسی
بخش ششم: انسان و معنا در ساحت سنّت و مدرنیته
فصل چهاردهم: معنای زندگی