توضیحات
اثر حاضر به طور مستقل به موضوع سختگیری کیفری پرداخته و بسترهای سیاسی ـ اقتصادی و جرمشناختی آن را به طور مفصل بحث کرده و میزان تأثیرگذاری عوامل مختلف را در شکلگیری این سیاست مطالعه کرده است. افزون بر آن، تلاش شده تا با مطالعه ویژگیهای عوامگرایی کیفری و سیاست کیفری سختگیرانه گونهشناسی از سیاست کیفری سختگیرانه ارائه شود. همچنین در تحقیق حاضر سعی شده تا با مطالعه برخی از جلوههای تقنینی، قضایی و اجرایی و گفتمان مسئولان مربوطه، آنها را از جهت علمی و یا غیرعلمی و عوامگرا بودن مورد ارزیابی و نقد قرار دهد.
از این رو مطالب مربوطه در دو بخش بررسی شده است. ضرورت بررسی زمینههای سختگیرانهشدن سیاست کیفری ایجاب میکرد تا بخش نخست کتاب به این موضوع اختصاص پیدا کند. به همین جهت در بخش اول نگارنده طی دو فصل زمینههای سیاسی- اقتصادی و جرمشناختی سختگیرانهشدن سیاست کیفری را بررسی کرده است. دلایل سیاسی و همچنین اقتصادی از مهمترین عواملی هستند که بستر مناسبی برای شکلگیری سیاست کیفری غیرعلمی را فراهم کردند و ورود ملاحظات غیرجرمشناختی و کیفرشناختی را در سیاستگذاری کیفری تسهیل کردند. از این رو فصلِ اولِ بخشِ اول، به زمینههای سیاسی و اقتصادی سختگیرانهشدن سیاست کیفری پرداخته است. از آنجایی که سختگیرانه شدن سیاست کیفری مبنای جرمشناختی و کیفرشناختی نیز دارد، در فصل دوم بستر جرمشناختی شکلگیری این سیاست مطالعه شده است.
بخش دوم کتاب نیز مشتمل بر دو فصل است. فصل اول به نوعی گونهشناسی سیاست کیفری سختگیرانه است. اما از آنجایی که موضوع اصلی بر جنبه عوامگرای سیاست کیفری سختگیرانه متمرکز است، مطالب این فصل با تأکید بیشتر بر گونه اخیر سیاست سختگیرانه مطرح شده است. در فصل دوم نیز طی دو مبحث برخی از مهمترین جلوههای سختگیرانهشدن سیاست کیفری در کشورهای پیشگام و در ایران بیان شده است. البته سعی نگارنده بر این بوده که علاوه بر بیان جلوهها، اتخاذ آنها را بر مبنای معیارهای علمی و معیارهای عوامگرا مورد بررسی و تحلیل قرار دهد.
در ادامه پس از جمعبندی مطالب به ارزیابی این سیاست به عنوان پاسخی مناسب به بزهکار و برخی از چالشهای آن پرداخته و سعی بر آن بوده که راهکارهایی در جهت گریز از عوامگرا شدن سیاست کیفری ارائه شود.