توضیحات
به گفتهی اسکار وایلد «نقشهی جهانی که فاقد آرمانشهر باشد ارزش دیدن ندارد.» آیندهپژوهی و آیندهنگری امروزه در بیشتر کشورها، سازمانها و بنگاهها رایج است و به ابزاری مهم برای تعیین استراتژی و برنامهریزیهای کوتاهمدت و بلندمدت تبدیل شده است. روشهای آیندهنگری نیز به تبع این رویکرد وسیع جهانی به آیندهپژوهی، ارتقا پیدا کرده به طوری که میتوان از شکلگیری تدریجی یک علم اصیل آینده ـ نه یک علم طبیعی مانند فیزیک یا بیولوژی بلکه یک علم اجتماعی نظیر جامعهشناسی و اقتصاد ـ سخن گفت. ایران با آغاز اولین برنامهی هفتساله عمرانی در شش دههی پیش، برای اولین بار به آینده گام نهاد و از یک روزه، یک ماهه و حداکثر یک ساله نگاه کردن به آینده بیرون آمد و به حوزهی مهم تدبیر و هدایت آگاهانهی اقتصاد کشور در آیندهای فراتر پرداخت. فکر تهیه و تنظیم چشماندازی بلندمدت که راهنمای برنامههای پنجساله باشد، بهطور جدی در سازمان برنامهریزی کشور از آغاز دههی 1380 مطرح شد و در نهایت به تنظیم سند چشمانداز جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 منجر شد. از آن تاریخ تاکنون تعداد دانشپژوان و علاقهمندان به آیندهنگری و چشمانداز در کشور افزایش چشمگیر یافته و تعدادی از مراکز آموزش عالی نیز به طور رسمی، آیندهنگری را در برنامههای آموزشی خود قرار دادهاند. فرهنگستان علوم ایران و انجمن آیندهنگری ایران نیز از جمله نهادهای فعال در سطح کلان آیندهنگری به فعالیت میپردازند. روششناسی آیندهنگری تلاشی است در زمینهی معرفی متدولوژیهای آیندهنگری در حوزههای مختلف که وامدار تلاشهای مکتوب و منتشر اندیشمندان مختلف داخلی و خارجی در این حوزه است.