توضیحات
در بخش هایی از کتاب کوچه ی پاریس میخوانیم: کوچهی پاریس، یکی از کوچههای قدیمی تهران است. آدمهای معروفی در آن زندگی کردهاند. اما آدم قصهی ما، آدم معروفی نیست. آدمی است که دلش میخواست کوچهی پاریس، به خود پاریس راه داشت، به عروسِ شهرهای جهان. شاید برای همین بود که صد سال بعد به کوچهای که کوچهی عشاق مینامیدندش برگشت؛ کوچهای در مرکز قدیمی شهر با نهری پر آب و درختانی پر برگ. چون دلتنگ شده بود، دلتنگِ گمشدهای که از پسِ همهی آدمهایی که میآیند و میروند و همهی زندگیهایی که آغاز میشوند و به پایان میرسند، ارزش یافتن داشت. در جایی، خیلی دور و خیلی نزدیک.