توضیحات
در بخش هایی از کتاب پاپ دیوانگان میخوانیم: در سال 1523 میلادی در آلمان، در حالی که مبارزات سیاسی‌ـ مذهبی، به رهبری مارتین لوتر، به پیشرفت‌های قابل توجهی دست یافته و موجب نگرانی امپراتور و حاکمیت کاتولیک شده است، در شهری نزدیک مرز سوئیس، «هانس» دهقان جوان، مطابق یک سنت قدیمی به عنوان «باکوس» یا همان به اصطلاح «پاپ دیوانگان» برگزیده می‌شود. هانس، حاکم هفت روزه که همه او را ابله دهکده می‌انگاشته‌اند، همین که به این منصب برگزیده می‌شود، نقاب از چهره بر می‌دارد. بذل و بخشش را آغاز می‌کند، زندانیان را آزاد می‌کند، مالیات ناعادلانه را بر می‌چیند و حتی در صحنه‌ای رو در روی کاردینال، فرستاده‌ی ویژه‌ی رم، جامعه‌ای را می‌ستاید که اساس آن نیکوکاری است؛ گونه‌ای نوع‌دوستی حکومت‌ستیز که ارکانش بخشش و آزادی و عشق است. با این حال، این‌گونه به چالش کشیدن قدرت حاکم، از آن رو که با عادات مألوف جامعه نمی‌خواند، نه تنها عموم را با او همراه نمی‌کند، نفرت عمومی را نیز برایش به ارمغان می‌آورد و سرانجام تلخی برایش رقم می‌زند.
