توضیحات
در بخش هایی از کتاب هزار حکایت و هزار عبارت عرفانی میخوانیم: داستانهای هزارگانی در فرهنگ ایرانی و اسلامی ما سابقهای هزار ساله و حتی بیشتر دارد. از لبابالالباب عوفی که بیش از دو هزار حکایت دارد و تذکرةالاولیای عطار تا هزار حکایت صوفی (از مؤلفی ناشناخته در قرن هفتم) تا کارهای معاصر که معرفی تمامی آنها در مقدمة کتاب آمدهاست. زندگی مادی و ماشینی و بحرانزده امروز که دنیای مجازی از دنیای حقیقی سبقت گرفته و سیطره پیدا کرده است، پادزهری بهتر از عرفان و سلوک معنوی ندارد. مراد ما عرفان عاشقانة ادبی و اخلاقی است، نه تصوّف عملی و خانقاهی که پایهاش بر عزلت گرفتن از اجتماع است و «گلیم خود را از موج به در بردن». فراوانی کتابهای عرفانی و کمبود وقت و دشواری برخی متون از عواملی است که خوانندگان حرفهای را هم از مراجعه به متون مرجع باز میدارد. با درک این نکات، ما از معتبرترین و خوشخوانترین آثار از قرن سوم و چهارم (بایزید و حلاج)، تا قرن نهم قمری (که روزگار جامی است) و از آثاری که یا فارسی است یا به فارسی ترجمه شده، بهگزینی کردهایم. به قول نظامی: یک دسته گل دماغپرور از خرمن صدگیاه بهتر