توضیحات
در بخش هایی از کتاب مرا بازگردان میخوانیم: فین و لیلا دو جوان عاشق، در حین سفر در بزرگراه، چند لحظهای توقف میکنند. فین از خودرو پیاده میشود و بعد از اینکه برمیگردد، دیگر اثری از لیلا نمیبیند. و در حقیقت، لیلا دیگر هیچوقت رؤیت نمیشود. این، داستانی است که فین به مأموران پلیس گفت. اما آنچه او نقل کرده، کل ماجرا نیست... ده سال بعد فین به الن، خواهر لیلا، علاقهمند میشود. سوگ مشترکشان آن دو را به یکدیگر نزدیک کرده. فین در اعماق وجودش میخواهد باور کند که الن، همسر مناسبی برای اوست. اما چند روز قبل از مراسم ازدواجشان، سلسلهاتفاقات عجیبوغریبی رخ میدهد: غریبههایی که ظاهراً از موضوعات زیادی باخبرند، پیغامهای مرموز و هشدارهایی میدهند و همچنین اشیای متعلق به لیلا در اطراف خانهی فین بهدست میآید و کسی هم تلفنی به او خبر میدهد که لیلا رؤیت شده... رمانی سراسر تعلیقِ روانشناسانه از نویسندهای با کتابهای بسیار مطرحی در سطح جهانی، و در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز و ساندِی تایمز و یواس تودی. آثارش به چهل زبان ترجمه شده و مورد تحسین بسیاری از خوانندگان و اهالی مطبوعات است.