توضیحات
این کتاب دارای سه بخش است؛ بخش اول بر چهار نظریهی عمومی مجازات متمرکز است: سزاگرایی، بازدارندگی، بازپروری، و عدالت ترمیمی؛ در بخش دوم، سه نظریهی «پیوندی» را بررسی میکنیم که هریک بهادغام چند نظریه از نظریههای مطرح در فصل یک پرداختهاند. نظریههای پیوندی شامل نظریههای ترکیبی جان رالز و هربرت هارت، سزاگرایی منفی، نظریههای مجازات بیانی و ارتباطی، و نظریهی متشکل مجازات هستند.
بخش سوم کتاب بهمطالعات موردی میپردازد، که بر شماری از مهمترین موضوعات مرتبط با فلسفهی مجازات متمرکزند؛ مانند مجازات اعدام، بزهکاران نوجوان، خشونت خانگی، و جرایم جنسی، از قبیل تجاوز جنسی، و جرایم جنسی علیه کودکان. هدف در این بخش کمک بهشرح این است که نظریههای گوناگونِ بحثشده در دو فصل نخست کتاب، چگونه بهمسائل عملی واقعی میپردازند.
هدف من در وهلهی نخست سیخونکزدن بهخوانندگانیست که برای نخستینبار با نظریههای عمدهی مجازات برخورد میکنند، ولی با مطالعات موردی آشنایی دارند.جاهطلبی من نورافکندن بر تنوع غنی نظریههای مجازات است، که برخلاف انتظار، هیچکدامشان را نمیتوان بهصورت منفرد، مثلاً «سزاگرایی» یا «بازدارندگی» خواند؛ زیرا این نامها بر خانوادهای از نظریهها دلالت میکنند، که البته وجوه مشترک خاصی دارند. سرانجام، امیدوارم توجه خوانندگان را بهلزوم کار بیشتر، هم بهطور عمومیتر در فلسفهی مجازات و، خصوصاً، هم در حیطهی تکثرگرای نظریههای پیوندی مجازات، جلب کنم، که باور دارم نویدبخشترین نظریهها در عرصهی فلسفهی مجازات هستند. بدینترتیب، در حالی که هر نظریهای ممکن است اشکالات مشخصی داشتهباشد، هر نظریهای کمک مهمی هم به این میکند که بیاموزیم چگونه باید دربارهی مجازات اندیشید. نظریهای که بتواند این کمکها را متشکل کند، میتواند امید بزرگی را برای آیندهی این حیطهی نظری پدید آورد.
یک کمک مهم این کتاب بهنظریههای مجازات مربوط میشود، و کمک دومش در دلالتهای گوناگونیست که برای سیاستگذاری عرضه میکند. شخصاً باور دارم این مهم است که مجازات را بهعنوان رویّهای درک کنیم که مسبوق بهنظریه است؛ از این رو، هر فصل بهدلالتهای عملی متفاوتی میپردازد، و پیادهسازیهای نظری برای سیاستگذاری کیفری، در نتیجهگیری کتاب گردآوری خواهدشد.
اکنون بیایید سیاحت اکتشافیمان را همراه با هم آغاز کنیم، و ببینیم آیا در جایی که تاریکی غلبه دارد، نورافشانی امکانپذیر است یا خیر.