توضیحات
در بخش هایی از کتاب فنجان خالی میخوانیم: افرادی که هر روز فکرهای تکراری در سر دارند که بیشتر آنها هم منفی هستند، عادتهای بدی پیدا میکنند. به جای تمرکز روی خوبیهای زندگی و فکر کردن به روشهایی برای بهتر کردن اوضاع، در گذشتهی خود گیر میکنند. افرادی که مشغول این فکرها هستند، اجازه میدهند که نگرانی، آنها را از نیروی زندگی محروم کند. این افراد هرگز نمیفهمند که اساس ادارهی زندگی «مدیریت ذهن» است. وقتی هدفی بزرگ یا طرحی استثنایی دارید، افکار شما محدودیتها را از بین میبرد: ذهن شما فراسوی محدودیتها میرود، فکر شما در هر جهتی باز میشود و خود را در دنیایی جدید، بزرگ و فوقالعاده مییابید و نیروهای نهفته، قابلیتها و استعدادها زنده میشوند. تفاوت واقعی افرادی که بنا بر عادت شاد و خوشبین هستند با کسانی که همیشه ناراحتند در نوع تعبیر و بررسی اوضاع زندگی است. با ادارهی افکاری که دارید و واکنشی که به رویدادها نشان میدهید، میتوانید بر سرنوشت خود تسلط یابید. در زندگی هیچ اشتباهی وجود ندارد، فقط درس است. تجربهی بد وجود ندارد، فقط فرصتی برای رشد است، یاد بگیرید که در جادهی تسلط بر خود پیش بروید. در قوانین طبیعت تضمین شده است که هرگاه دری بسته میشود، درِ دیگری باز میشود.