توضیحات
چندین علم برای بررسی واقعیت گذشته به وجود آمده است؛ یکی تاریخ سنتی است که با فرض پذیرش به عنوان علم، علمی شخصی و جزیی است؛ اگرچه بسیاری از فیلسوفان علم در علمبودن آن نیز تردید دارند. دوم تاریخهای علمی از جمله تاریخ اجتماعی است که اگرچه گزارههای آنها از گزارههای صرفاً تفریدی فاصله گرفتهاند؛ ولی تا شکلگیری گزارههای تعمیمی که برای علمشدن معرفتهای بشری لازم هستند، بسیار فاصله دارند. سوم فلسفههای مختلف نظری تاریخ- که گزارههای آنها کاملاً تعمیمی و فراگیرند-مدعی هستند که میتوان قوانینی عام و جهانشمول در بین پدیدههای گذشته کشف کرد. فلسفه نظری تاریخ افزون بر باورداشت به وجود قانون در بین پدیدههای گذشته، باور به قدرت پیشبینی حوادث آینده را نیز دارد. آخرین مورد، جامعهشناسی تاریخی است که در مقابل تاریخ سنتی و فلسفههای نظری تاریخ شکل گرفته و مدعی رابطه نظاممند بین پدیدههای گذشته است؛ ولی چندان نسبت به آیندهنگری تمایل ندارد؛ اگرچه پارهای از جامعهشناسان تاریخی به نوعی آیندهپژوهی و برنامهریزی برای آینده را در دستور کار خود قرار دادهاند.
کلیات
بخش اول: حرکت در تاریخ
فصل اول: عوامل غیر انسانی حرکت تاریخ
فصل دوم: عوامل انسانی حرکت تاریخ
فصل سوم: الگوی حرکت تاریخ
فصل چهارم: پیشرفت در تاریخ
فصل پنجم: قانونمندی جامعه و تاریخ
فصل ششم: قوانین تاریخی و اختیار انسان
فصل هفتم: آینده تاریخ
فصل هشتم: پایان تاریخ
بخش دوم: نظریهپردازان
فصل اول: از هراکلیت تا کانت
فصل دوم: هگل
فصل سوم: کارلایل
فصل چهارم: کارل مارکس
فصل پنجم: نیچه
فصل ششم: اشپنگلر
فصل هفتم: یاسپرس
فصل هشتم: توینبی
فصل نهم: متفکران معاصر
بخش سوم: متفکران مسلمان
فصل اول: شهید مطهری
فصل دوم: دکتر شریعتی
فصل سوم: شهید صدر و نظریه سنتهای تاریخ
منابع و مآخذ
نمایهها