توضیحات
در بخش هایی از کتاب شیدا و صوفی میخوانیم: رمان تحسینشده توسط انجمن روانشناسان خلاقیت خیابانها همه شبیه هم بودند. تا حالا زندان نرفته بودم. با خودم گفتم، باز خودشیرینی جلو رئیس؟ آخر این چه سوژهای بود که قبول کردی؟ پسر جوان پولداری به جرم قتل نامزدش در زندان است و هر لحظه، منتظر حکم قصاص است. خانوادهی دختر هم کارخانه دارند و ابداً حاضر به بخشش نیستند. میدانستم که اسم دختر صوفی بوده، هفده ساله، پیشدانشگاهی هنر...