توضیحات
در بخش هایی از کتاب شهر ممنوعه میخوانیم: ویرجینیا وولف اولین کسی بود که به رابطهی خلاقیت هنری و امور روزمره اشاره کرد. وولف نوشت که قرن هفدهم هیچ شاعر مؤنثی ندارد چون «خواهر شکسپیر» بیش از حد گرفتار وصلهپینهی جورابو سر زدن به غذا است. چند قرن بعد، نسل چندمِ بازماندگان «خواهر شکسپیر»، به کمک پول، میکوشند با بهکارگیری خدمتکار این مشکل را حل کنند. ماگدا سابو، یکی از مشهورترین نویسندگان مجارستان، در رمان شهر ممنوعه نگاهی عمیق به مناسبات متزلزل «بانوی نویسنده» و خدمتکارش میاندازد، امری که پیش از او بهندرت کسی به آن پرداخته است. اِمِرِنس، خدمتکار سالخورده، سوابق درخشانی دارد: قابلاعتماد است، خیال ماگدا راحت است که او خانه را به آتش نمیکشد، و نیز از او گذشته است که معشوقه داشته باشد. مناسبات این دو زن به وابستگی متقابلی میانجامد. بیناین دو نبردی دایمی جریان دارد و «شبهای ویرژیلیِ مملو از عناصر رئال و سوررئال». کتاب با توصیفیک رؤیا آغاز میشود و به پایان میرسد: رؤیایی تبآلود، سایهییک سایه... سابو جوایز متعددی دریافت کرده است، ازجمله جایزهی«کوشوت» (Kossut)، که مهمترین جایزهی ادبی مجارستان است، و «جایزهی نویسندهی زن خارجی»، که در سال ???? به ترجمهی فرانسویشهر ممنوعه داده شد.