توضیحات
طریق سخنپردازان سرگذشت خویش به دنیای واقعی ختم نمیشود، بلکه به خویشتن آنها بازمیگردد. آنها قصد به تصویر کشیدن عالم اکبر و غنای وجود را ندارند، بلکه بهطور ناخودآگاه حس میکنند که وظیفهٔ هنری تعیینکنندهشان، گشودن عالم اصغر خویش به سوی دنیاست.
اشتفان تسوایگ در این کتاب کوشیده است تا ریختِ هنرمندِ خودنگر و ذهنگرا و شکل تعیینکنندهٔ هنر وی، خودزندگینامه، را در سه شخصیت کازانووا، استاندال و تولستوی معرفی کند. اما باید خاطرنشان کرد که با یکدگر بودن آنها در این کتاب به معنای کنار هم بودنشان در یک سطح فکری نیست، بلکه تنها معرف سه مرحلهٔ صعودی یک عمل خلاق، یعنی حدیثِ نفس گفتن است.