توضیحات
در بخش هایی از کتاب رستم و اسفندیار میخوانیم: پی افکندم از نظم کاخی بلند که از باد و باران نیابد گزند نمیرم از این پس که من زنده ام که تخم زبان را پراکندهام رزمنامهی رستم و اسفندیار، تراژدی دو ابر پهلوان ایران است، که در برابر یکدیگر قرار میگیرند وعمیقترین و دردناکترین کشمکش های روحی انسان را میگویند . شاهنامهئ "حکیم ابوالقاسم فردوسی"به نام خداوند جان وخرد آغاز میگردد. او جان و خرد را ارج میگذارد و والاترین میپندارد."شاهنامه " هویّت ملی سرزمین مقدس ایران است. ایزد پرستی ،جوانمردی ،عشق، نیک بختی، پرهیز از آزار ودرشتی، نفرت از جنگ و ستیز و کشتار – اخلاق – پایه های حماسه ئ ایرانیان را پیریزی کردهاست. نیرو های اهریمنی: در نبرد ازلی نیکی و بدی، روشنایی و تاریکی، بیداد گری، مرگ و نیستی، در قالب دیوان، تورانیان، تازیان؛ نشان داده میشود. نیروهای اهورایی: دادگری، مهرورزی، مدارا، آبادانی، شادمانی، شرف، در قالب پهلوانان ایرانی به سرکردگی "رستم" تجسم یافتهاند. این جهان جنگ است چون کل بنگری ذّره ذرّه همچو دین با کافری از تنا قضهای دل پشتم شکست بر سرم جانا بیا میمال دست