توضیحات
برای کسی که کمابیش به شیوهی هگلی پرورش یافته، قالب آشکارا غیرتاریخی و غیرسیاسی اندیشهی شوپنهاور قطعاً عصبانیکننده است. عمیقترین دغدغههای شوپنهاور عبارتاند از اینکه انسانی بودن در هر کجا و هر زمانی چیست، شخص چطور با جسمش مرتبط میشود، رنج چیست، خوشبختی کدام است و کدام نیست، آیا انسان آزاد است یا نه، زندگی چطور میتواند قابل تحمل شود، چطور باید به مرگ خود نگاه کرد، چه چیزی در فردْ ناخودآگاه و سیطرهناپذیر است، و اینکه کار هنری و تجربهی هنری برای فرد چیست. تاریخ برای او یکسره بیاهمیت است. این باعث شده که او به قول نیچه «تا سرحد نبوغْ غیرآلمانی» باشد.