توضیحات
در بخش هایی از کتاب دیروز خیلی دیره میخوانیم: ـ هیچی فراموش نمیشه. هیچی از بین نمیره. زمان آروم، آروم گرد و غباری روی خاطرات مینشونه. روش رو میپوشونه. فکر میکنی یادت رفته. اما صبح که از خواب پا میشی حالت بده. نمیدونی چته. نمیدونی دردت از کجا آب میخوره. اما کافیه که نسیمی یا خاطرهای خاکش رو برداره، بعد همه چی تازه میشه. همه چی میآد بیرون. عین روز اول...( برگرفته از متن کتاب) شهلا حائری در این سه داستان با نثری شیرین و گیرا خوانندهاش را به دنیای دیگری میبرد. دنیای رازها، شادیها و غافلگیریها.کلیهی نوشتههای این نویسنده و مترجم در نشر قطره به چاپ رسیده است.