توضیحات
•کتاب حاضر مشتمل بر دو بخش و شش فصل است:
بخش اول : تحول در مبانی و ماهیت حق بر محیط زیست
-تحلیل مفهومی در روند شکل گیری حق بر محیط زیست
-تحول در مبانی حق بر محیط زیست
-تحول در ماهیت حق بر محیط زیست
بخش دوم : تحول در جایگاہ حق بر محیط زیست
- تحول هنجارین
-تحول ساختاری
-تحول موضوعی
•در عصر حاضر، محیط زیست در معرض آسیب های جدی و فراوانی گرفته است. محیطی که به مثابه بستر حیات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، لازمه تداوم حیات هر انسان است.
•افزایش بیماری های ناشناخته چون سرطان ها، تهی سازی شتاب آلود منابع طبیعی، حوادث تکنولوژیکی، انتشار گازهای گلخانه ای، بیابان زایی، فرسایش بی رویه خاک، آلودگی دریاها و سواحل، چشم انداز بسیار خطرناکی را به ویژہ برای کشورهای جهان سوم ترسیم نموده است.
•این مشکلات تنها متعلق به جهان اقلیت(توسعه یافته ها) نبوده، بلکه جهان اکثریت(در حال توسعه و کمتر توسعه یافته ها) نیز با آن به نوعی گریبانگیر هستند
تنها شدت و نوع برخی مشکلات فرق میکرد.
•به گمان محیط زیست گرایان ریشه واقعی بسیاری از این مشکلات ناشی از نحوه تفکر و بینش انسان ها و دولت ها به محیط زیست و منابع طبیعی است.
•لذا گروهی به بازاندیشی در زمینه نحوه برخورد انسان و طبیعت تاکید نمودند و برخی دیگر به اصلاح و مدیریت وضع موجود پای فشردند.
•آنچه میان انها مشترک بود ضرورت بهره مندی انسان ها از محیط زیست سالم، پاک، دلپذیر و گوارا بود
حق بر محیط زیست در حقیقت پاسخی به بحران ها و مشکلات نوظهوری بود که به دنبال تضمین برخورداری انسان از محیط مناسب مطرح شد.
•سپس این حقدر ادبیات حقوقی در قالب نسل سوم حقوق بشر و در مجموعه حقوق همبستگی جامعه حقوقی معرفی گردید.
•اما ماهیت و مبانی این حق به لحاظ نظری بحث های جدی را در میان اندیشه های حقوقی مطرح نمود
علاوه بر این کم کم با تصویب قوانین اساسی و سایر قوانین عادی حق بر محیط زیست به حقوق ملی کشورها نیز وارد گردید.
•علیرغم برخی تلاش ها که در زمینه تضمین حق برخورداری از محیط زیست سالم در حقوق عمومی ایران صورت گرفته است
رویکردها و نگرش ها به اهمیت مساله چندان قابل قبول نیست.
•برای غالب شهروندان و دولتمردان نیز موضوع حفاظت از محیط زیست به عنوان یک موضوع حاشیه ای تبدیل شده در حالی که تضمین حق بر محیط زیست سالم به ویژہ آن جا که به حق بر سلامتی و بهداشت پیوند میخورد و مساله عدالت محیطی را مطرح میتماید، نه تنها موضوعی حاشیه ای نبوده بلکه اهمیت آن برای جوامع در حال توسعه و توسعه نیافته دو چندان میشود
بر این مبنا استفاده از نتایج مطالعات تطبیقی در این زمینه ضرورت مهم دیگری است که میتواند دستاورد بسیاری برای ما داشته و نمایانگر خلاء های حقوقی و چشم انداز پیش رو باشد.
