توضیحات
پیدایش فرقه خوارج، از نکتههای تأملبرانگیز تاریخ اسلام است. این گروه مذهبی-سیاسی با برداشتی سطحی از قرآن، نخست حق حکمیت انسانها را در منازعات انکار کرد و سپس حکومت و سلطه سیاسی انسانها را برانسانها ناروا شمرد و آن را تنها متعلق به خداوند دانست. این گروه اگر چه به سبب اقدامات تندروانه حاصل از کافرانگاری بیشتر مسلمانان، در ماجرای «نهروان» قلع و قمع شد، اما طبق پیشبینی امام علی علیهالسلام دنباله آنان تا قرنها در صحنه سیاسی جهان اسلام ماند و به خصوص در مبارزه با دستگاه خلافت اموی نقش مهمی ایفا کردند. جوهر اندیشه همه فرقههای خوارج مشترک بود؛ عقایدی نظیر توجه به زهد، انکار عثمان خلیفه سوم، خردهگیری بر امام علی علیهالسلام در ماجرای حکمیت، ظلمستیزی، اعتقاد به عدم انحصار خلافت در قریش (بر خلاف گفتمان رایج در میان اهل سنت) و ... صاحبان این اندیشهها موفق شدند در سرزمینهایی که زمینه پذیرش وجود داشت، دست به کار تبلیغ شوند و با استفاده از ناخشنودی مردم از والیان دستگاه خلافت توانستند در پایهگذاری حکومتهای کوچک محلی توفیقهایی بهدست آورند و در بخشهایی از سرزمین آفریقا همچون طرابلس غرب، طنجه، تاهرت و سجلماسه قدرتهای کمدوام ناحیهای و در دو مورد حکومتهای پایدار اما کوچکی به وجود آورند. در کتاب حاضر کوشیدهایم با تکیه بر دادههای منابع، فرایند شکلگیری این نوع از حکومتها را در آن مقطع از تاریخ اسلام بازکاوی کنیم.
فصل سوم: مراحل شکلگیری دولتهای خارجی مذهب در شمال آفریقا