توضیحات
در بخش هایی از کتاب ای کاش که جای آرمیدن بودی میخوانیم: ای کاش که... پارهای از سیپارهی حکیم نیشابور است. به وام گرفتم تا بگویم: قرار بود جای آرمیدن باشد... ولی نبود... هیچ یک از لحظهها و اتفاقها و شکستها و موفقیتهایش. دیگر آنکه قرار بود این کتاب مجموعهی کارهایم باشد... ولی نیست. برخی از آنها باید گم و گور میشدند، شدند. برخی دیگر را هر چه گشتم پیدا نکردم. ولی از میان آنهایی که بودند و میتوانستند چاپ شوند، چندتایشان روی دستم ماندند... فضا تنگ بود و سقف آسمان کوتاه. ای کاش که جای آرمیدن بودی...