توضیحات
در بخش هایی از کتاب این سه تسخیرناپذیر میخوانیم: «آبسورد»! «آبسورد»! «آبزورد»! «آبزورد»! «پوچی»! «پوچ گرا»! «بی معنا»! «بی محتوا»! «بی...»!؛ این همه واژه از پس هم، اگر هیچ کدام معنایی درست ندهد و همه گی «معنا باخته» باشند، آیا ما با بحران تعریف روبهرو نیستیم؟! اگر پاسخ مثبت است، چه کسی واجد این صلاحیت است که این واژهها را از ذهن بزداید؟