کتاب ادبیات پلیسی (15) شرلوک هولمز و نجیب‌زاده‌ی بی‌همتا نوشته جان واتسون ترجمه ی فریدالدین سلیمانی از نشر قطره

در بخش هایی از کتاب ادبیات پلیسی (15) شرلوک هولمز و نجیب‌زاده‌ی بی‌همتا میخوانیم: در گرماگرم جنگ جهانی دوم شرلوک هولمز و دستیار وفادارش دکتر جان واتسون به وزارت خارجه‌ی بریتانیا احضار می‌شوند تا برای مأموریتی خطرناک راهی آفریقا شوند و بریتانیا را از بزرگ‌ترین خطری که تا آن زمان تهدیدش می­کرده نجات دهند. آن‌ها در پی یافتن دانشمندی آلمانی هستند که سلاحی هولناک در اختیار دارد و قصد دارد با آن بریتانیا را به زانو دربیاورد راهی اعماق آفریقا می‌شوند، اما در آفریقا با یکی از نجیب‌زادگان بریتانیایی برخورد می‌کنند که سال‌هاست در جنگل زندگی می‌کند، شایعات عجیبی درباره‌اش بر سر زبان‌هاست و مردم به او لقب تارزان داده‌اند. اما سرانجام این سفر چه می‌شود؟ آیا هولمز و واتسون می‌توانند از دل قبایل وحشی آفریقا زنده بیرون بیایند و جلو فاجعه‌ای را بگیرند که در انتظار دنیاست؟ آیا تارزان به کمک‌شان خواهد آمد یا سد راه‌شان می‌شود؟