توضیحات
از آن هنگام که هرمنوتیک توانست از حد روش تفسیر و شرح متون، یا در بهترین شکل از حد نظریهای در تبیین نیروی فهم انسانی فراتر رود، چندان نمـیگذرد. تاریخ هرمنوتـیک ادبی و هـنری از این هـم کوتاهتر است، اما دستـاوردهای آن در همـین مـهلت کوتاه درخـشان بوده است. هدف جستارهای این کتاب روشن کردن نسبت و همبستگی هرمنوتیک مـدرن بـا زیـبایـیشناسـی است. بـخش نـخست «گسـتـره و مـرزهای معنـاگذاری در سـخن هرمنـوتـیک» از چهار جسـتار فراهم آمـده که به مسائل فلسفـی بنیادین هرمنـوتیک امـروز همچون حقیقت، تجربه، افق تأویل، آفرینش معناها، مرزهای نسبینگری و شکآوری میپردازند. در بخش دوم «سنجش امکانات تأویل هنری» نیز چهار جستار آمدهاند که به مسائل کلیدی فلسفهی هنر امروز همچون تعریف هنر، واقعیت، تقلید و روایت از زاویهی هرمنوتیک توجه دارند. بخش نهایی دربردارندهی شش جستار مسـتقل است که مـی توانند هـمچون نمونـههایی، یا بـه گفتهی نویسنده، آزمونهایی در بررسی هرمنوتیکی مرزهای سخن هنری به کار آیند. این کتاب نشان میدهد که امر مشترک میان هنر و فلسفه، افق آزادی انسانی است.